لا لا لا لا دیگه بسه گل لاله بهار سرخ امسال مثل هر ساله هنوزم تیرو ترکش قلب رو می شناسه هنوز شهر زیر سرب و چکمه می ناله نخواب آروم گل بی خارو بی کینه نمی بینی نشسته گوله تو
سینه آخه بارون که نیست رگبار باروته سزای عاشقای خوب ما اینه
نترس از گوله دشمن گل لادن که پوستش زیر پوست سرزمین من اجاق گرمسرمای شب سنگر دلیل تا سپیده رفتن و رفتن
نخواب آروم گل بادوم ناباور گل دل نازک خسته گل پرپر نگو باد ولایت پرپرت کرده دلاور قد کشیدن را بگیر از من دوباره قد بکش تا اوج فواره نگو این ابر بی بارون نمی ذاره مثل یار دلاور نشکن از دشمن ببین سر می شکنه تا وقتی سر داره نذاشتن هم صدایی را بلد باشیم نذاشتن حتی با همدیگه بد باشیم کتا بهای سفید و دوره می کردیم که فکرشب کلاهی ازنمد باشیم
نگو حتی هزار آفتاب هزار مهتاب نگو کو تا دوباره بپریم از خواب بخون با من نترس از گلوله دشمن بیا بیرون بیا بیرون از این مرداب نگو تقوای ما تسلیم و ایثاره نگو تقدیر ما صد تا گره داره به پیغام کلاغ های سیاه شک کن که شب جز تیرگی چیزی نمی یاره
نخواب وقتی که هم بغضت به زنجیره نخواب وقتی که خون از شب سرازیره بخون وقتی که خوندن معصیت داره بخون با من بیا تا من نگو دیره سکوت شیشه های شب غمی داره ولی خشم تو مشت محکمی داره عزیز جمعه های عشق وآزادی کلاغ پر بازی با تو عالمی داره عزیز جمعه های عشق آزادی کلاغ پر بازی با تو عالمی داره نخواب ای حسرت سفره گل گندم نباش تو لابه لای قصه سر در گم نخواب روی بالش پرهای پروانه که فریاد تورو کم داره این پروانه لا لا لا لا دیگه بسه گل لاله
یار دبستانی من با من و همراه منیچوب الف بر سر مابغض من و آه منیحک شده اسم من و تورو تن این تخته سیاهترکه بیداد و ستممونده هنوز رو تن مادشت بی فرهنگی ماهرزه تموم علفاشخوب اگه خوب بد اگه بدمرده دلای آدماشدست من و تو باید اینپرده ها رو پاره کنهکی میتونه جز من و تودرد ما رو چاره کنهیار دبستانی من با من و همراه منیچوب الف بر سر مابغض من و آه منی
تن تو ظهر تابستونو بیادم میاره رنگ چشمهای تو بارونو بیادم میارهوقتی نیستی زندگی فرقی با زندون نداره قهر تو تلخی زندونو بیادم میارهمن نیازم تو رو هر روز دیدنهاز لبت دوست دارم شنیدنهتو بزرگی مثل اون لحظه که بارون میزنه تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای منهتو مثل خواب گل سرخی لطیفی مثل خوابمن همونم که اگه بی تو باشه جون میکنهمن نیازم تو رو هر روز دیدنهاز لبت دوست دارم شنیدنهتو مثل وسوسه شکار یک شاپرکی تو مثل شوق رها کردن یک بادبادکیتو همیشه مثل یک قصه پر از حادثه ایتو مثل شادی خواب کردن یک عروسکیمن نیازم تو رو هر روز دیدنهاز لبت دوست دارم شنیدنهتو قشنگی مثل شکلهایی که ابرها میسازندگلهای اطلسی از دیدن تو رنگ میبازنداگه مردهای تو قصه بدونن که اینجاییبرای بردن تو با اسب تنلندر میتازندمن نیازم تو رو هر روز دیدنهاز لبت دوست دارم شنیدنه
به امید روزی که آسمان را آبیببینیم
arash
|